بن بلا ... و خاطره ای از یک ملاقات
به گزارش سبزوار امروز، در آوریل 2012 دقیقاً هشت سال پیش در چنین روزهایی از کاخ الشعب تا محل دفن احمد بن بلا در قبرستانالعالیه که آرامگاه برجسته ترین انقلابیون و مسئولان الجزایری است، شخصیت های سیاسی و فرهنگی و مردم الجزایر برای وداع آخر با پیکر وی حضور یافتند؛ مردم زیر باران شدید راستا چند کیلومتری را طی کردند تا نخستین رئیس جمهور خود، پس از استقلال را بدرقه نمایند.
صحنه خیره نماینده ای بود. الجزایری ها وفاداری خود را نسبت به یکی از نمادهای انقلاب پس از گذشت حدود 60 سال از شروع آن و 50 سال از استقلال الجزایر ابراز کردند و محبت عمیق خود را به بهترین شکل نسبت به یکی از قهرمانان ملی و ضد استعماری خود، نشان دادند.
آبان 1387 و با دعوت شریف عباس وزیر وقت مجاهدین الجزایر به همراه دکتر حسین دهقان معاون وقت رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثاگران به وسیله استانبول وارد فرودگاه بومدین الجزیره پایتخت الجزایر شدیم. این سومین سفرم به الجزایر در سه دهه اخیر بود. (نخستین سفرم در فروردین 1370 در دوره دانشجویی با حدود چهل دانشجوی دانشگاه تهران وعلوم پزشکی تهران بود وسفر دوم در سال 1385 که سفرنامه را در چندین بخش در کیهان آن موقع منتشر شد صورت گرفت) .
به هر حال شریف عباس متولی امور مجاهدین و خانواده های شهدای انقلاب ضد استعماری و آزادی بخش الجزایر بر علیه فرانسه بود. وی دی 1386 دیداری از ایران داشت و ما میزبانش بودیم.
در آن سفر، از پیشرفت های ایران و خدمات ارائه شده به جامعه ایثارگری و خانواده آنان و نیز اقدامات ارزشمند و بی سابقه در مستندسازی و حفظ و نگهداری اسناد وآثار فرهنگی شهدا و دیگر ایثارگران ، شگفت زده شد و بعد هم عده ای از کارشناسان خود را برای مدتی جهت آموزش بازسازی آثار به تهران اعزام کرد. در این دیدار از الجزایر، دیدار هایی رسمی با معاون رئیس جمهور، نخست وزیر، رؤسای مجالس سنا و ملی و دیگر مقامات دولتی انجام و پیرامون مسائل بین المللی و منطقه ای و همکاری های دو جانبه و ضرورت توسعه آن، به تفصیل گفت وگو شد .
در این میان، آنچه که برای من اهمیت بیشتری داشت و سخت دنبالش بودم، آشنایی میدانی با تاریخ و وقایع انقلابی این ملت عظیم و سلحشور بود که بیش از یک میلیون و پانصد هزار شهید در راه استقلال کشورشان تقدیم نموده اند و سالیان سال بر علیه استعمارگران و اشغالگران فرانسوی جنگیده و انتها آنان را بعد از 132 سال اشغالگری بیرون راندند و سال 1962 اعلام استقلال کردند.
همیشه در رؤیای دیدار با معدود باقی مانده های مجاهدان کهنسال بودم که سال های جوانی شان را قهرمانانه و فداکارانه در راه میهن گذاشتند. کتاب ها و فیلم های زیادی را در این رابطه در سال های قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مطالعه و مشاهده نموده بودم؛ اما خیلی دوست داشتم که بعضی حوادث را بدون واسطه از زبان خود مجاهدان بشنوم. در ذهنم جمیله بوپاشا، شیرزن مجاهد الجزایری، اسطوره ای بود که پیرامونش مطالب زیادی را دیده و خوانده بودم. می خواستم تا زنده ام و زنده است، وی را دیدار کنم. راجع به احمد بن بلا و اندیشه هایش نیز پرسش هایی داشتم که این مبارز عظیم چرا باید بعد از پیروزی توسط همرزمانش برکنار و بعد هم زندانی و مورد فشار قرار گیرد؟! هچنین مایل بودم بر مزار مجاهدان و اندیشمندان عظیم آن خطه، ازجمله: امیر عبدالقادر الجزایری، عبدالحمید بن بادیس، مالک بن نبی و . . . حضور یابم و فاتحه ای بخوانم.
با اینکه در دو سفر قبلی ام کوچه پس کوچه های درگیری های خیابانی مجاهدان الجزایری با اشغالگران فرانسوی را در منطقه قدیمی پایتخت باب الواد دیده بودم، ولی باز هم اشتیاق قدم زدن در آنجا را داشتم تا صحنه های فیلم ماندگار قیام الجزایر را به یاد بیاورم و روزهای خون و آتش را مجسم کنم. خیلی مایل بودم در موزه شهدای الجزایر، این نماد زیبای کشور که پایتخت نشینان آن را همچون نگینی در میان خود در بر گرفته اند، حضور یابم و به صورت نمادین به صدها هزار شهید راه استقلال و آزادی الجزایر سر تعظیم فرود بیاورم و درود بفرستم و ده ها آرزویی دیگر که خوشبختانه بسیاری از آن ها در این سفر محقق شدند.
نمایشگاه آثار هنری تعدادی از جانبازان در موزه مجاهدین در محل مقام شهید که نماد اصلی الجزایر به شمار می رود و بسیار زیبا و هنرمندانه برای تجلیل از صندلی و عظیمداشت شهدای انقلاب آزادی بخش الجزایر ساخته شده است، برگزار گردید. در این نمایشگاه 150 اثر از 26 جانباز و با حضور چهار نفر از جانبازان هنرمند کشورمان که در سطح بین المللی صاحب مقام هستند و در رشته های صنایع دستی، نقاشی، خوشنویسی و عکاسی فعالیت می نمایند، حضور یافتند.
حسین نوری هنرمند جانباز در رشته نقاشی، غلامرضا راه پیما هنرمند جانباز در رشته خوشنویسی، مسعود زند هنرمند جانباز در رشته صنایع دستی و داوود عامری هنرمند جانباز در رشته عکاسی به عنوان نمایندگان جانبازان ایران در نمایشگاه شرکت کردند. در مراسم افتتاحیه، سفیران کشورهای مختلف از جمله ترکیه، آفریقای جنوبی، کنیا، نیجریه، یونان، بحرین، چین، و همچنین رئیس جمعیت علمای مسلمین نیز حضور داشتند. در سالن موزه مجاهدین، نشست مشترکی هم میان جانبازان هنرمند ایرانی و ایثارگران الجزایری برگزار گردید و آن ها خاطرات خود را برای یکدیگر اعلام نمودند که بسیار تأثیرگذار و شنیدنی بود.
از برنامه های به یادماندنی، ضیافت شامی بود که به افتخار عده ای از مجاهدین انقلاب الجزایر در رزیدانس سفارت جمهوری اسلامی ایران ، بامیزبانی جناب حسین عبدی ابیانه سفیر وقت برگزار گردید. از وزیر مجاهدین و خانم جمیله بوپاشا و عده ای از مجاهدان قدیمی هم دعوت شد. شبی بسیار خاطره انگیز بود. گوشه ای نشستم و با جمیله بوپاشا درباره صندلیش بین انقلابیون ایرانی و سونامی خواندن کتاب هایش توسط جوانان ایرانی پیش از انقلاب سخن گفتم. وی همچنین درباره روزهای مبارزه اش با استعمار فرانسه، به پرسش هایم پاسخ داد.
وی را برای کنگره بین المللی تجلیل از ایثارگران که بنیاد شهید درصدد برگزاری آن بود ، به ایران دعوت کردم که ضمن تشکر از این دعوت از ملت ایران به عظمت یاد کرد. اما متاسفانه به دلیل بیماری همسرش و پرستاری از وی، عذر خواست.
شرایط مناسبی نداشت، رنجور و اندوهگین و در فکر بیماری همسرش بود. در حال گفت وگو بودیم که وزیر مجاهدین الجزایر رسید. همانطور که با نگاهم مواجهه جناب وزیر با جمیله بوپاشا را رصد می کردم در کمال شگفتی دیدم که با همه ما دست داد و به جمیله که رسید، اعلام نمود: شما را جایی دیده ام؟! آشنا به نظر می رسید!. در ابتدا تصور کردم قصد مزاح دارد. اما متوجه شدم ظاهراً خانم بوپاشا برای ایرانی ها آشناتر است. بعد که مسئله را جدی دیدم با شگفتی به وزیر گفتم: جناب وزیر! خانم جمیله بوپاشا هستند. چطور ایشان را نمی شناسید؟!. پاسخ داد: آهان! آهان!. پس از آن با جمیله گرم گرفت و از دیدار با وی اظهار خرسندی کرد.
دیدار با بن بلا اما نکته اصلی این سفر بود که بهانه ای برای یادآوری این خاطره و نگارش این نوشتار است. احمد بن بلا، مجاهد نستوه جبهه آزادی بخش انقلاب الجزایر و شخصیت برجسته سیاسی و نخستین رئیس جمهور الجزایر است. دیدار محبت آمیز و بسیار صمیمانه ای بود. انگار سال های سال با هم می زیستیم، همفکر و همرزم و همراه...
به وی گفتم که از دوره نوجوانی می شناختمش و مواضعش را درباره انقلاب اسلامی و ملت ایران از همان ابتدا می ستودم. دکتر دهقان، مقاومت دو ملت ایران و الجزایر مقابل استعمار را نشانه تشابه انقلاب های دو کشور دانست و از مبارزه ایشان و دیگر مجاهدان الجزایری برابر استعمار قدردانی کرد. بن بلا که آثار سال ها مبارزه و رنج و زندان بر چهره اش نقش بسته بود و خسته و شکسته به نظر می رسید نیز به ما خیر مقدم گفت و از این دیدار ابراز خرسندی کرد.
بن بلا از انقلاب اسلامی بسیار ستایش کرد و گفت ایران امروز همان ایران انقلابی روزهای شروعین است. وی با تشریح جریان انقلاب آزادی بخش مردم الجزایر و مبارزه مردم این کشور برابر استعمار به دیدار 30 سال قبل خود با امام خمینی(ره) اشاره نمود. وی ادامه داد الجزایر همیشه از جمهوری اسلامی و مواضع آن دفاع می کند و قلب ما در الجزایر همیشه با ملت ایران است . میزبان ما که در عین شادی، خستگی اش رو به رجحان بود، اضافه نمود: چون راه شما حق است، همه مسلمانان وظیفه دارند از شما حمایت نموده و در کنارتان باشند. مواضع ما نیز در خصوص انقلاب اسلامی مردم ایران معین و همچون گذشته پایدار است.
دیدار با بن بلا جالب توجه بود. در انتها دیدارمان از ایشان برای سفر به ایران و شرکت در کنگره بین المللی تجلیل از ایثارگران با هدف تجلیل از صندلی مبارزاتی وی دعوت کردیم و ایشان نیز ضمن اظهار علاقه به دیدار از ایران، پذیرش دعوت ما را منوط به مجوز پزشکان بلژیکی اش دانست.
در این مورد دستیارش را به من معرفی کرد و شماره تماسهایمان رد و بدل شد تا با هم در ارتباط باشیم. در بازگشت، تاریخ برگزاری کنگره را اطلاع دادم و پیگیری های فراوانی نیز انجام دادم. اما بن بلا سخت بیمار بود. دولت وقت نیز به وسیله دکتر دهقان آمادگی در اختیار گذاشتن هواپیمای اختصاصی برای انتقال وی را اعلام نمود تا به کشورمان سفر کند. این مسئله را به بن بلا اطلاع دادم، اما پزشکان معالج وی در بلژیک چنین اجازه ای ندادند. بن بلا کوشش کرد پزشکان را به سفرس متقاعد کند، اما نتیجه ای نداشت و بالأخره از این بابت عذرخواهی کرد. مدتی بعد هم بر اثر بیماری دنیا را بدرود گفت...
خداوند ایشان و همه شهدای همرزمش را رحمت کند...
رایزن فرهنگی ایران در لبنان
310 310
منبع: خبرآنلاین