جُی، فیلمی که کارآفرین ها و صاحبان ایده و شاید دوست داران رؤیای آمریکایی باید ببینند!
به گزارش سبزوار امروز، در شرایطی که این همه فیلم نامزد اسکار هست که هنوز در موردشان ننوشته ام، دیشب به خاطر نداشتن فیلم و سریال، از روی ناچاری با خودم گفتم که بنشینم و فیلم Joy را ببینم. اول فیلم را که دیدم با خودم گفتم، چه کاری کردم! در شراطی که هنوز The Big Short، بروکلین، Room و Spotlight را ندیده ام، اصلا چرا باید از ظهر فکر نداشتن فیلم را نمی کردم و تنبلی نمی کردم و این فیلم ها را برای دانلود نمی گذاشتم!
خب، برای اینکه شرایط خراب تر نگردد، سعی کردم کمی طاقت بیاورم، تا اینکه از کمی مانده به نیمه فیلم ضرب آهنگ داستانی فیلم عوض گردد و متوجه شدم که فیلم می خواهد در خصوص چه چیز صحبت کند.
در فیلم جُی، ترکیب بازیگران آشنای رابرت دنیرو، جنیفر لارنس و بردلی کوپر بازی می نمایند که آدم را به یاد فیلم قبلی این سه نفر، یعنی Silver Linings Playbook می اندازد.
در این سال ها در کمال شرمندگی باید عرض کنم که تا حد زیادی نسبت به فیلم هایی که دنیرو انتخاب می نماید و در آنها بازی می نماید، حساس شده ام و متأسفانه غالبا ترجیح می دهم، فیلم های این بازیگر را نبینم، تا بعدا در مقایسه ای ذهنی، شرایط فعلی او را با اسطوره ای که قبلا بود، مقایسه نکنم. جنیفر لارنس، اگر از حاشیه هایش صرف نظر کنیم، این سال های بازی میانه رو به بالایی را ارائه نموده است و البته مدتی فرصت لازم دارد تا به آن پتانسیلی که واقعا دارد، برسد. از بردلی کوپر هم بعد از فیلم خوب تک تیرانداز آمریکایی در سال 2014، اخیرا فیلم Burnt را دیده بودم که کوپر در آن فیلم، حضور درخشانی دارد.
اما به خود فیلم برمی گردیم، فیلم را دیوید اُ راسل کارگردانی نموده است. درخشان ترین فیلمی که از دیده ایم شاید همان American Hustle باشد.
در این فیلم جنیفر لارنس در نقش دختری به نام Joy بازی می نماید، دختری که علیرغم داشتن استعدادهای خوبی در کودکی، در شروع جوانی به خاطر شرایط خانوادگی، سیر پیشرفت اش متوقف می گردد و به قول فیلم رسیدن به رؤیاهاش متوقف می گردد.
اما ناگهان او به خودش می آید و تصمیم می گیرد که اختراع ساده ای را که یک زمین شو باشد، به فراوری انبوه برساند.
در این سیر او با مرارت ها و موانع زیادی روبرو می گردد و چند بار تا مرز ورشکستگی و شکست کامل می رود، اما در نهایت خودش تبدیل به یک کارآفرین و خرده فروش می گردد.
در فیلم رابرت دنیرو نقش، پدر او را بازی می نماید و بردلی کوپر هم نقش خرده فروشی را که در شروع، به یاری او می آید.
فیلم جی دارای همان خمیرمایه ای است که در بسیاری فیلم های آمریکایی دیده ایم: این که اگر شما واقعا شایستگی و استعداد و فکر بکر کاری را داشته باشید و برای آن از جان مایه بگذارید و عرق بریزید، می توانید در شرایط کشور آمریکا، به نتیجه برسید و قصر آرزوهایتان را بنا کنید. به عبارتی فیلم، مطرح نماینده همان رؤیای آمریکایی است.
البته فیلم مطرح می نماید که همین کشور رؤیاپرور ممکن است بسیار بی رحم باشد و به سادگی، صاحبان بسیاری از اندیشه ها و ایده ها را زمین بزند و برای همواره در فقر و ناامیدی غوطه ورشان کند. اما باز هم تأکید می نماید که اگر آن انرژی و استعداد ویژه را داشته باشید، دست آخر به نتیجه خواهید رسید.
به عبارتی مثل بسیاری از فیلم های آمریکایی دیگر و در تقابل با دنیا بینی شرق یا سوسیالیستی، اصالت فردی و ایمان و باور به توانایی خاص، بار دیگر در این فیلم برجسته می گردد.
از دید دیگر، تماشای فیلم می تواند برای همه کارآفرین های و صاحبان ایده، در هر نقطه از دنیا، جالب باشد. چون هم با جی قصه ما درآشنا هستند.
اما از بعد تکنیکی، فیلم ضعف هایی هم دارد که یکی از بارزترین آنها، نداشتن یک ضرب آهنگ و لحن یکنواخت در نیمه اول و دوم فیلم است.
جنیفر لارنس در این فیلم بازی قابل قبولی دارد، اما دیگر بازیگران این فیلم از حد عادی یا میانه فراتر نمی روند.
جنیفر لارنس به خاطر بازی در این فیلم نامزد اسکار برترین بازیگر زن شده است. چون فیلم دیگر نامزدهای زن اسکار، مثل کیت بلانشت برای فیلم کارول یا بری لارسون برای فیلم روم را ندیده ام، فعلا نمی توانم حدس بزنم که جنیفر لارنس چقدر بخت برنده شدن در اسکار را دارد.
منبع: یک پزشک